گزارشی دخترانه از ورزش صبحگاهی بانوان در بوستان نرگس
13 مهر 1387
ورزش : ورزش همگانی
شیرزنان ـ الهام عباسي/ هانيه اكبري: از چند وقت پیش چیزهایی در مورد ورزش صبحگاهی در بوستانهای قم می شنیدیم و پوسترهایش را در سطح شهر می دیدیم. از آنجا که 2 تا از بوستانها به بانوان اختصاص یافته بود، عزممان را جزم کردیم تا یک روز ساعت 6 صبح آنجا باشیم و از نزدیک نظاره گر. حالا بگذریم که ساعت 8 شروع شد! بوستان نرگس تنها بوستانی است که در آن نرمش صبحگاهی برای بانوان اجرا میشد و از اینرو متعلق به خانمهاست. پس آقایان حق ورود ندارند. در بدو ورود حفاظها را می شد دید که دور تا دور بوستان کشیده بودند تا به بیرون دید نداشته باشد. با دیدن این صحنه تصور کردیم دیگر پشت حفاظ که برویم، از مانتو، چادر و مقنعه خبری نخواهد بود و تصور کردیم زنان قمی از این فرصت داده شده برای ورزش و تحرک خوشحال خواهند بود. گفتیم خداخیرشان بدهد که چنین امکاناتی فراهم کردند.
اما با ورود به محوطه ورودی پارک با یکی از شاهکارهای شهرداری قم روبرو شدیم. بر روی پلاکارد بزرگی نوشته شده بود: "به علت حضور کارگران و باغبانان، رعایت حجاب کامل اسلامی الزامی است!" در داخل بوستان محوطه ای وجود داشت که پر بود از گل کاری اما دریغ از یک درخت که بتوان در آن آفتاب، زیر سایه اش نفسی تازه کرد. بگذریم. تا قسمت انتهایی پارک که يک سري دستگاههای بدنسازی گذاشته بودند، رفتیم. خانمها مشغول استفاده از دستگاهها بودند اما خبری از مربی و نرمش صبحگاهی نبود.
پس از پرس و جو متوجه شدیم خود خانمها با مربی قرار 8 صبح را گذاشته اند. پس زمان باقی مانده را به صحبت با خانمهای ورزشکار پرداختیم که در میان این گفت و گوها متوجه شدیم اکثر کسانی که به این برنامه ورزشی می آیند، ساکنان همان منطقه هستند. زهرا (30 ساله) از 20 متری امام حسین آمده بود. حتی زهرا هم که مشکل دوری راه را ندارد، برای آمدن به بوستان با مشکل دیگری روبروست. در پارک هیچ محلی برای بازی کودکان در نظر گرفته نشده و یکسری وسایل بازی هم که در پارک موجود است، از محل دستگاههای بدنسازی و ایزوله شده برای زنان دور است. پس زهرا برای آوردن بچه هایش یا در خانه گذاشتنشان با مشکل جدی روبروست. با این حال زهرا میگوید: "اینجا خیلی خوبِ. بعد از ظهرها خانوادهای زیادی به اینجا میان و پاتوق خوبی برای خانمها شده."
منیره (36 ساله) هم که سه روز بود برای نرمش صبگاهی به بوستان می آمد، پیشنهاد کرد برای خانمها کلاس آموزش خانواده بگذارند و معتقد بود که استقبال خوبی از این کلاس می شود. منیره اعتراض داشت: "اینجا خانمها از لحاظ پوشش آزاد نیستند چون اکثر اوقات، آقایان حضور دارند."
کمکم خانمهای دیگر متوجه حضور متفاوت ما در جمعشان شدند. فکر میکردند از طرف شهرداری یا صداوسیما و یا اینکه از طرف مسئولین پارک هستیم. پس برای تشکر و بیان مشکلات بوستان ابراز تمایل میکردند و امیدوار بودند که حتما ترتیب اثر داده شود.
ربابه (55 ساله) حدود یک ماه بود که هر روز صبح برای نرمش به بوستان میآمد. او سرشار از انرژی و انگیزه بود و از اینکه چنین محلی برای آسایش و تفریح زنان قمی منظور شده بود، خیلی خوشحال بود و از مسئولین استان تشکر میکرد. از طرفی انتقادی هم داشت. او می گفت: چرا نرمش صبحگاهی فقط روزهای زوج مربی دارد و اینکه چرا افراد شرکت کننده، باید ماهانه 2 هزار تومان شهریه پرداخت کنند؟"
یکی از کم سن ترین این زنان، مونا 14 ساله بود. هفتههایی که مدرسه اش صبحانه نبود، به همراه مادرش برای نرمش صبحگاهی میآمد. او میگفت: "ورزش کردن خیلی تو روحیهمون تأثیر مثبت گذاشته و روزهایی که میآییم بوستان، خیلی سرحال و شادیم. ولی مشکلی که داریم اینه که برادرم 8 سالشه و اینجا اجازه نمیدن بیاد تو. کلا نمیگذارند پسرهای 6 سال به بالا وارد بوستان شوند و ما برای آوردنش و یا تنها گذاشتنش تو خونه مشکل داریم." البته خود مونا ادامه می دهد: "خب دیگه اینجا قمِ و این چیزها رو هم داره. نباید دیگه توقعمون زیاد بشه."
بالاخره ساعت 8 شد و مربی رسید. همه خانمها از دختر بچهی 8 ساله تا خانمهای 60 ساله برای نرمش وارد آلاچیق شدند. آلاچیقی که سقف هم نداشت. در محلی که هیچ دیدی به بیرون نداشت و خانمها میتونستند با لباس ورزشی و راحت نرمش کنند، تقریبا 95٪ خانمها با پوشش کامل (مانتو ومقنعه) حضور داشتند و حتی مربی هم لباس مناسب ورزشی به تن نداشت! نکتهی دیگر اینکه بیش از 100 نفر زیر آن مثلا آلاچیق کوچک جمع شدند. به طوری که در حین نرمش، از کمبود جا، دستهای خانمها به هم برخورد میکرد.
ما با دیدن پوشش کاملا اسلامی خانمها و بر اساس مجوزی که داشتیم تصمیم گرفتیم از ورزش صبحگاهی عکس بگیریم.
مربی به محض متوجه شدن، با دست پاچگی خاصی مانع ما شد و این حرکت جو را به هم ریخت. ما نیز در بیرون از آلاچیق منتظر اتمام برنامه برای گرفتن مصاحبه از مربی شدیم. در محوطه بیرون، بعضی از خانمها با دستگاههای بدنسازی کار میکردند. یکی میگفت: "بعضی از دستگاهها خواهان بیشتری برای استفاده دارند.در ساعات شلوغ باید تا نیم ساعت منتظر نوبت بمانیم. باید به تعداد اینگونه دستگاههای پرطرفدار افزوده شود."
در حین نرمش، از کمبود جا، دستهای خانمها به هم برخورد میکرد
با اتمام نرمش صبحگاهی به سراغ مربی رفتیم. زنی حدودا 30 ساله که 4 سال در همین محل، نرمش صبحگاهی دارد. او می گوید: "قبلا اینجا مربوط به شهرداری نبود و خانمها هرروز با مربی نرمش میکردند ولی از زمانی که این برنامه به شهرداری واگذار شده، فقط روزهای زوج مربی حضور داره."
ادامه می دهد: "استقبال خانمها خیلی خوبه ولی متأسفانه آلاچیق بسیار کوچک، نامناسب و بدون سقف است. همچنین بهتر است دستگاههای بدنسازی در محل مسقف قرار داده شود تا آفتاب و باران، مانع ورزش کردن نشوند. وی همچنین می گوید: " باید شرایطی فراهم شود تا ما(مربیان) ابتدا طرز استفاده از دستگاهها را آموزش دهیم. متأسفانه استفاده نادرست از دستگاهها ضررهای جبران ناپذیری را به جسم افراد وارد میکند." نکتهی دیگری که وی بیان کرد، این بود: "بهتر است با وجود این فضا، زمینهای بسکتبال، والیبال و میزهای پینگپنگ هم قرار داده شود و همچنین کمدهایی که خانمها وسایلشان را داخل آن قرار دهند."
ما نیز با اتمام کارمان، رفتیم تا کمی آب بخوریم اما متاسفانه آب سردکن که چه عرض کنیم، آب گرم کن آب شوری داشت!
از مطالب ارسالی به شیرزنان/ نشريه دانشجويي نسيم انديشه
13 مهر 1387
ورزش : ورزش همگانی