گفت و گو

خانه > گفت و گو > بعضی کارها را فقط باید انجام داد

شماره ٩٩

الهه کولایی در گفت و گو با شیرزنان

بعضی کارها را فقط باید انجام داد

16 خرداد 1388

ورزش : عمومی

شیرزنان- نسرین افضلی: الهه کولایی نماینده مجلس ششم ، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی و استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران است. او کارنامه مثبتی در راه استیفای حقوق زنان دارد. اما آیا ورزش زنان و مشکلات زنان ورزشکار از اولویتها و دغدغه های او بوده است؟


آیا ورزش مي‌كنيد؟

من به ورزش فكر مي‌كنم (می خندد) . واقعيت اين است كه به ضرورت ورزش كردن همه به ویژه خانم ها كاملا واقفم و اهميتش را هم به خوبي مي‌دانم، ولي متاسفانه مجال اينكه خودم بهره ببرم را کمتر فراهم كرده‌ام. ما به نسلي تعلق داريم كه خوب يا بد، عادت كرده‌ايم فقط از خودمان كار بكشيم و اين با عقلانيت سازگار نيست. مي‌توانم اين طور بگويم كه فرصت و وقت ورزش را کمتر پيدا كرده‌ام، سعی می کنم از هر فرصتی برای دست کم پیاده روی استفاده کنم. من با اين كه ممكن است كيف استخرم را هم بگذارم در ماشينم، ولي کمتر فرصت مي‌كنم كه از آن استفاده كنم.

آيا در مجلس ششم، شما طرح هايي براي افزايش مشاركت زنان در ورزش داشته‌ايد؟

چون من قبل از اينكه وارد مجلس شوم، در كارهاي اجرايي دانشگاه مشغول بودم، با اين نياز آشنا بودم. با ضرورت ايجاد شرايط مناسب براي احياي توانمنديهاي زنان، به ویژه زنان شاغل كه با فشارهاي بسياري مواجه هستند، كه فرسودگي و پيري زودرس آنها را به دنبال دارد.

در مجلس ما به عنوان قانون گذار يا ناظر با مجموعه‌اي از نيازها مواجه بوديم، كه در يك اولويت‌بندي مشخص بايد پاسخ داده مي‌شد. طبيعي است كه شما وقتي مي‌خواهيد قانون گذاري يا نظارت كنيد، از اولويت هاي بالا تر شروع مي‌كنيد. براي زناني كه حقوق انساني‌شان تحت عناوين مختلف مورد تعرض قرار مي‌گيرد، امكان اينكه بخواهيد به ورزش، كه البته در جاي خودش فوق‌العاده هم مهم است، بپردازيد، شايد كمتر به وجود بيايد. مثلا وقتي ما با زنان ايراني كه با شهروندان افغاني ازدواج كرده اند و نمي‌توانند برای بچه هايشان شناسنامه بگيرند و خودشان را دارند از كشور بيرون مي‌كنند، مواجه هستيم، نمي‌توانيم به ورزش دختران بپردازيم.

هرچند اگر فرصتي پيش مي‌امد ما حمايت و دفاع مي‌كرديم، ولي به دليل سلسله مراتب اولويتها براي رفع نيازها، ما نمي‌توانستيم در شرايطي كه زنان ما با مشكلات حاد و بحران هاي جدي مواجه هستند به اين نوع مسايل بپردازیم چراكه بعضي‌ها ممكن است فكر كنند لوكس است و تلقي شود كه شما هیچ مشکلی ندارید که رفته ايد سراغ ورزش.

در حالي كه اصلا مسئله‌ي لوكس و غیر ضروری نيست؛ درهمان حال فكر مي‌كنم ورزش زنان پیشرفت قابل توجهي در دو دهه ‌ي گذشته داشته است. يعني از دهه‌ي اول انقلاب كه بگذريم، به دليل مسايل جنگ و فضاي جامعه، در دو دهه‌ي بعد به غير از جريانات دولت اخير و فضايي كه بعد از اصلاحات وجود داشته، روند رو به رشد توجه به ورزش بانوان در زمان آقاي هاشمي و فعاليت هاي فائزه هاشمی فراهم شده بود. لذا اين امكان به وجود آمده بود و كاري كه بايد ما مي‌كرديم حمايت بود. احتمال دارد خانم هایی که در کمیسیون فرهنگی یا در كميسيون اجتماعي بودند، بتوانند اطلاعات دقيق تري به شما بدهند. من به عنوان عضو كميسيون امنيت ملي با مسائل حادتر و اساسي‌تر حقوق زنان يا نيازهاي زنان مواجه بودم.

تقاضايي از طرف ورزشكاران به شما داده نمي‌شد؟

چرا ما نشستهايي را با مسئولان بخش ورزش بانوان داشتيم. منتها تمركز اين مسئله بيشتر در كميسيون فرهنگي مجلس بود. مثلا وقتي بحث حضور دختران در ورزشگاه‌ها مطرح مي‌شد طبيعي بود كه ما حمايت مي‌كرديم از اينكه چنين منعي نبايد براي حضور دختران وجود داشته باشد. با توجه به مخالفت‌ها ي شديدي كه وجود داشت، ما حمایت مي كرديم، ولي بيش از اين اقدامي صورت نگرفت. يكي از زمينه‌هاي راي اوري كانديدا‌ها به ویژه براي نماينده‌اي كه دوباره مي‌خواهد انتخاب شود، همين حوزه‌ ها است.

در دوره‌‌ي شما بودجه‌اي كه به ورزش زنان اختصاص داه مي‌شد، چه درصدي از بودجه‌‌ي كل ورزش بود؟

به هر حال هميشه يك رابطه‌ي خيلي نابرابر وجود داشت. نكته‌ي مهم تر اينكه يك عقب افتادگي پايداري هم وجود داشت، كه هر چقدر هم اين بودجه‌هاي نابرابر داده مي‌شد، آن نابرابري‌ها ماندگارتر و پایدارتر مي‌شد.

خود شما عملكرد مجلس ششم را در بخش ورزش زنان چه طور ارزيابي مي‌كنيد؟فكر مي‌كنيد چه درصدي از خواسته‌ها را در اين زمينه پاسخ داد؟

تمركز فراكسيون زنان بيشتر روي بحث‌هاي حقوقي بود. خانم‌ها در فراكسيون ورزش هم كه در مجلس وجود داشت، تا جايي كه من مي‌دانم فعال نبودند.

هیچ خانمي بينشان بود؟

شايد خانم مصوری منش بودند. چون فراكسيون ورزش بیشتراعضاي كميسيون فرهنگي را جمع كرده بود . نمي‌توانم بگويم زنان در اين بحث در مجلس فعال بودند، نه كاملا مردانه بود.

زماني كه خانم طاهرزاده، نماينده‌ي شيراز رفتند در بازي السعد و فجر سپاسي شيراز شما اظهار نظري داشتيد و حمايت كرده بوديد از ايشان و گفته بوديد ايشان به عنوان کسی كه نماينده‌ي خواسته‌هاي مردم است اين را به يك نماد تبديل كرد. چه علتي وجود داشت كه خود شما وارد عمل نشديد؟

كاري كه من مي‌كردم اعلام حمايت و پشتيباني از حركت هايي بود كه در اين زمينه وجود داشت. مثل تلاش‌هايي كه دختران پشت در استاديوم انجام مي‌دادند، يا تقاضا مي‌كردند كه امضا جمع كنند. با توجه به فشاري كه در اين زمينه وجود داشت، نقشي كه ما مي‌توانستيم داشته باشيم، طرح مسئله بود. به خاطر بي‌توجهي يا زير پا گذاشتن ملاحظات ارزشي، كه به نظر من خيلي جاها سنتها با ارزش‌ها جابه جا مي‌شد، لذا سعي مي‌كردم، نوعي تعادل بين اين مسايل به وجود آورم.

تا حدود ده بيست سال بعد از انقلاب به خاطر ارزش هايي كه حكومت جمهوري اسلامي ايران داشته است زنان ورزشكار اجازه‌ي شركت در مسابقه‌هاي خارج از كشور را نداشتند. بعد از آن كم كم اين امكان برايشان فراهم شد. نظر شما در مورد اين سياست چیست؟

كار خاصي نكردم. تلاش ما اين بوده كه بياييم فضاي توجه به خواسته‌هاي زنان را به طور عمومی باز كنيم، تا مطالبات زنان در سطوح مختلف مطرح شود.

نظر شخصي‌تان در اين زمينه چيست؟

من يادم است كه زمان انقلاب، امام خانم ها را دعوت مي‌كردند كه براي تظاهرات به خيابان‌ها بيايند. در همان زمان مراجعي بودند كه مي‌گفتند مرد نامحرم صداي زن را نبايد بشنود. در جامعه اي كه ما زندگي ميكنيم، يك قرائت از اسلام وجود دارد که قرائتي است كه امام خمینی در انقلاب مطرح كرد.قرائت ديگر که ریشه در تاریخ و فرهنگ ما دارد اين است كه زن بايد برود در صندوق‌خانه نماز بخواند، حتا مسجد هم نبايد برود. نگاهي هم هست که امام مطرح کرد، كه زن يك انسان برابر با مرد، با توانايي هاي مساوي و طبيعي است. ما ميبينيم هر دو نگاه با هم حركت مي كند. يعني اين طور نيست كه آن نگاه از بين رفته باشد. كما اينكه در جامعه‌ي ما يك نگرش غالب می شود، اما نگرش‌هاي ديگر به حيات خودشان ادامه مي‌دهند تا در فرصت مقتضي دوباره ظاهر شوند.

اين ديدگاه ها ابزار مقابله و مقاومت خودشان را داشتند. شما صحبت‌ها ي آقاي علم‌الهدي(امام جمعه مشهد) را ببينيد. يك جريان را نمايندگي مي‌كند كه: اسلام دارد به باد مي‌رود و بسيجي ها بايد برخيزند. چه اشكالي دارد دختري كه لباس پوشيده اي در اين حوزه دارد، به محیط بين‌المللي برود. متناسب با استانداردهايی كه درآن محیط وجود دارد، با حفظ ارزش های دینی فعاليت كند. من عكس يكي از قهرمان‌هاي ورزشي را ديدم كه گريه مي‌كرد، چون بهش خبر داده بودند نمي‌تواند به مسابقات برود. اينكه انسان به جرم زن بودن، در حالي كه چارچوب‌هاي شرعي مخدوش نشده، از امكان رقابت سالم محروم شود، قابل قبول نيست. براي ما قابل قبول نيست.

منتها يك نگرش تاريخي وجود دارد كه زن را فقط ابزار جنسي مي‌داند. او نمي‌تواند اصلا تصور ديگري در مورد زن داشته باشد. آقاي نجابت نماينده مجلس هفتم و هشتم می گوید ‌كه زن را فقط مي‌توان در چارچوب خانواده ديد و در مورد او صحبت كرد. يعني اصلا زن موجوديت غير از اين ندارد. يعني يا بايد مادر باشد يا خواهر يا همسر و يا دختر عمه و يا خواهرزاده و ازاين دست.‌ آن وقت خود اين فرد بايد جواب بدهد كه آقاي محترم اگر فردا زنت مشكلي پيدا كرد خودت نمي دوي دنبال پزشك زن؟ منتها اين افراد متاسفانه مسایل ر ا به صورت کلان نمي‌بينند.

ما مي‌گوييم شرع بعضي از جاها را باز گذاشته و جاي نفس‌كشيدن گذاشته، حرف من اين است كه شما به اين زیر ساخت نگاه كنيد. بحث ورزش زنان را در اين جامعه ببينيد. جامعه‌اي كه به زن مي گويد تو برو در صندوق‌خانه نماز بخوان تا كسي تو را نبيند، حتا وقتي مي‌خواهی به مسجد بروی بايد از شوهرت اجازه بگيري. هنوز هم در اين جامعه، مرد زن و بچه‌اش را مي‌كشد و چون صاحب خون است (از مجازات فرار می کند) در اين چارچوب بايد فكر كنيد. نمي‌خواهم بگويم همه اين‌طور فكر مي‌كنند. خوشبختانه فاصله زيادي بين واقعيت جامعه ما با اين ساختارهاي قانوني و حقوقي وجود دارد. الان هم دقت كنيد، نمي‌خواهم بگويم به طور رايج، ولي مي‌بينيد كه برخی دخترها سوار دوچرخه مي‌شوند، در بعضي از مناطق . حالا اگر ما دستورالعملي براي مبارزه با اين موضوع داشته باشيم، مثلا يك كمپين را شروع كنيم، حتما با آن مقابله مي‌شود. يعني همين آزادي را هم از دست مي‌دهيم. اين اشتباهي است كه ما درايران مي‌كنيم.

شما به برابري اعطاي امكانات ورزشي به زن و مرد معتقديد؟

بدون شك. من معتقدم زنان و مردان به عنوان انسان‌هاي برابربا از امکانات برابر برخوردار باشند. اگر قرار است زنان مادران خوبي باشند و نقش‌هاي اجتماعي خود را خوب بازي كنند،‌حتا اگر آن نقشهاي خانگي‌شان را هم قرار باشد خوب بازي كنند بايد نشاط و سلامتي داشته باشند. بنابراين باید يك برنامه ريزي منظم براي سلامت جسم و روان‌شان انجام بگيرد. بنابراين حتا اگر جامعه بخواهد نگاه ابزاري به زن داشته باشد- نگاه حقوق بشري آن به كنار- بايد براي سلامت زن هزينه كند. مصرف كردن انرژي‌هاي جوانان، دختر و پسر ندارد- همان‌قدر كه دختران در معرض‌اند، پسران هم در معرض اند.

با توجه به نقش‌ها مي‌تواند برنامه‌ريزي‌ها متفاوت باشد با توجه به شرايط جامعه ما. نگاه كنيد اكثر مجتمع‌هاي ورزشي صبح‌ها براي خانم‌هاست. در حالی که بسیاری از خانم های خانه دار با توجه به وظایف خانگی اساسا امکان استفاده از آن را ندارند. خانم‌هاي شاغل بايد چه كار كنند؟ يعني عملا خانم‌ها حداقل در بخش‌هاي خصوصي از اين دسترسي محروم‌اند. مگر اينكه در بخش‌هاي دولتي تمهيداتي براي زنان شاغل در نظر گرفته شده باشد، كه معمولا در اين زمنيه‌ها خيلي توجه نيست. باز‌هم مي‌بينيد دستگاه‌هاي اجرايي، تمهيداتي براي مديران‌شان دارند، كه معمولا آقايان هستند. نتيجه اين مي‌شود كه آقايان از امكانات ورزشي بيشتر بهره برداري مي‌كنند. چرا؟ چون خانم خانه دار که معمولا وقت این نوع برنامه ها را بیشتر به دلایل فرهنگی ندارد، زنان شاغل هم بايد بعد از ساعت اداري بروند خانه، به امور خانه‌داري، بچه و شوهرداری بپردازند.اما آقايان بعد از ساعت اداري مي‌توانند بروند استخر

اين بودجه محدودي كه به ورزش زنان اختصاص داده شده (پنج درصد از بودجه ورزش) فكر مي‌كنيد بهتر است در كدام بخش سرمايه‌گذاري شود؟ ورزش همگاني، قهرماني، ورزش آموزش و پروش و يا بخش دیگر؟

فكر مي‌كنم بخش‌هاي زيربنايي مثل آموزش و پرورش به دليل زمینه های پايدار در مورد مسایل دختران جوان با مشكلات جدي مواجه است، هرچند كمتر در مورد‌ آن صحبت مي‌شود. بخش آموزش‌وپرورش به دليل عظمت‌اش، منابع كلاني را جذب مي‌كند، كه باعث مي‌شود به اين مباحث زيربنايي كمتر توجه شود. ضمن اينكه در بخش ورزش‌ همگاني اگر عزم جدی وجود داشته باشد، با برنامه‌ريزي‌هاي خيلي كم هزينه مي‌توان اقدام های خوبي انجام داد. برگزاري ورزش‌هاي صبحگاهي در پارك‌ها. مگر چقدر بايد براي آن هزينه كرد. بيشتر بايد اراده‌اي پشت آن وجود داشته باشد. بسياري از اين مسايلي كه ما در مورد آن صحبت كرديم، بيش از اينكه مشكل مالي داشته باشد، به نگرش و طرز نگاه مربوط است.

نگرشي وجود دارد كه صرف حضور زنان ايراني با حجاب اسلامي در عرصه بين‌المللي به دلیل نشان دادن الگوي زن مسلمان كه مي‌تواند با حجاب در مسابقات شركت كند، خودش موفقيت است، صرف نظر از نتيجه‌اي كه مي‌گيرند. شما موافق هستيد؟

بسته به اين است كه شما دنبال چه باشيد؟ اين برمي‌گردد به هدفي كه از اين حضور دنبال مي‌شود. طبيعي است كه بر اساس استانداردهاي ورزشي حضور در ميادين بين‌المللي زماني موفقيت‌آميز تلقي مي‌شود كه در رقابت‌ها فرد بتواند در رتبه‌هاي بالاتري قرار بگيرد. اين يك نگاه است. طبيعتا ما وقتي كه مدال نگيريم، نمي‌توانيم از اين برداشت موفقيت داشته باشيم. اما مي‌بينيد كه خيلي از برخوردهاي ما برخوردهاي ارزشي است. به نظر من يك موفقيت است كه زنان ايراني توانسته‌اند با توجه به اين محدوديت‌ها امروز وارد اين عرصه ‌ها شوند، ولو با اين نوع پوشش. به هر حال مخالفت‌هاي داخلي هم وجود دارد.

16 خرداد 1388

ورزش : عمومی

بالای صفح